بررسی آخرین تئوری های ضد نابرابری اقتصادی

امیرعباس زینت بخش معتقد است جریان اصلی اقتصاد از موضوع نابرابری غفلت کرده و شواهد این ادعا مکاتبی است که به فقر و نابرابری دامن زدند.

 مریم خورشیدی-انجمن مالی اسلامی بیست و سومین نشست تخصصی خود را از سلسله نشست های کارشناسی این انجمن عصر دیروز ۲۹ آبان ماه در محل ساختمان گروه راهبران اقتصادی آرمان برگزار کرد.

به گزارش پایگاه خبری اگزیم نیوز در این نشست، دکتر امیرعباس زینت بخش، پژوهشگر مالی اسلامی و عضو کمیته بین الملل انجمن مالی اسلامی، ضمن بیان این واقعیت که جریان اصلی اقتصاد از موضوع نابرابری غفلت کرده، گفت:  شواهد این ادعا مکاتبی است که به فقر و نابرابری دامن زدند.

وی در ادامه افزود: اولین تئوری بر این باور استوار است که در آغاز توسعه؛ فقر و نابرابری امری طبیعی است و بعدا اوضاع بهتر می شود؛سیمون کوزنِت؛ برنده نوبل اقتصاد در سال 1971 که شاهد کاهش چشمگیر نابرابری پس از جنگ جهانی دوم بود بر این عقیده شد که: در مراحل اولیه توسعه اقتصادی؛ نابرابری و تبعیض زیاد شده و نهایتا پس از تحقق توسعه؛ کاهش می یابد.

زینت بخش بیان داشت: این تئوری تا چندین دهه جزو باورهای متولیان اقتصاد بود حال آنکه شواهد از دهه 70 میلادی تا کنون عکس این مدعا را اثبات می کند.

 پژوهشگر مالی اسلامی در تشریح تئوری دیگری که نابرابری را دامن زده، گفت: رئیس شورای مشاوران اقتصادی لیندون جانسون؛ سی و ششمین رئیس جمهور آمریکا معتقد بود یک رابطه آشکار و معکوسی میان کارایی و برابری برقرار است و شما باید یکی را در اولویت قرار دهید! دلیل ادعایش این بود که برابری را به معنای اخذ مالیات بیشتر از ثروتمندان می دانست که مانعی بر سر راه بهبود اوضاع اقتصادی است. حال آنکه شواهد و تجربیات سال های اخیر (مانند اقتصادهای اسکاندیناوی) نشان می دهد بدون قربانی کردن کارایی، می توان بر نابرابری غلبه کرد.

وی در ادامه گفت: تئوری سوم می گوید با در اختیار گذاشتن بیشتر امکانات برای سرمایه داران؛ اوضاع عمومی اقتصادی منجمله فقر و نابرابری بهتر می شود. به عنوان مثال اگر مالیات بر درآمد سرمایه داران را کم کنیم؛ موجب تحریک کوتاه مدت سرمایه گذاری و سپس انتفاع عمومی و گسترده و طولانی مدت ملت می شود. این ترجمه همان ایده و یا تئوریTrickle-Down Economyاست که اگر درست بود الان اوضاع عمومی اقتصادی و نابرابری این گونه نبود. با وجود اینکه درآمد یک درصدی که در بالای هرم اقتصاد نشسته اند بیشتر می شود، افراد در لایه میانی؛ قدرت خریدشان (حتی با افزایش سالیانه درآمد) سال به سال کمتر می شود. از سوی دیگر؛ حتی امروزه تئوریTrickle-Up Economyبا هدف تحقق رشد اقتصادی از طریق بهبود اوضاع طبقه میانه؛ در صدد اثبات مکمل بودن برابری و رشد اقتصادی است!

عضو کمیته بین المللی انجمن مالی اسلامی معتقد است جهان از نابرابری رنج می برد و راهکار قدیمی رفع اختلاف طبقاتی با روش هایی چون توزیع درآمد، شکست خورده است وی اذعان داشت: ایده ای که منابع را از ثروتمند بگیریم و به فقیر بدهیم و یا اخذ مالیات و توزیع پول آن بین نیازمندان، نتیجه مطلوب را حاصل نکرده است.هرچند این روشها غلط نیستند اما مساله نابرابری و اختلاف طبقاتی کماکان پابرجا و حتی تشدید شده است.

زینت بخش یادآور شد: ۷۰ درصد جمعیت جهان زیر ده هزار دلار درآمد و حدود ۸ درصد جمعیت دنیا، ۸۶ درصد ثروت جهان را در اختیار دارند؛ برای حل این اختلاف فاحش، رویکرد تازه ای از سوی دولت ها اتخاذ گردید که پیرو آن به جای درآمدمحوری و توزیع مجدد درآمد، توزیع مجدد ثروت، دنبال شد.

 این پژوهشگر مالی اسلامی بیان داشت: مدل انسان در جریان اصلی اقتصاد، موجودی خودخواه، منفعت طلب و متنفر از شریک شدن دارایی ها توصیف شده که در بازارهای بی نقص و کامل تحت نظارت اقتصاد، بر اساس عقود مستحکم وارد تعامل با دیگران شده و کم کم شروع به جمع کردن ثروت می کند.

امیرعباس زینت بخش معتقد است امروزه ثابت شده نه تنها انسانها خودخواه نیستند، بلکه به شریک شدن دارایی ها علاقه مند هستند؛ وی افزود: آنچه مسلم است اینکه ادعای کامل و بی نقص بودن بازارها و قراردادهای مالی، صحت ندارد چرا که در اینصورت نباید با این حجم از نکول و ضعف عملیاتی در شرکت ها مواجه می شدیم؛ عموما قراردادها انتزاعی و متناسب با شرایط زمانی تنظیم می شوند، بنابراین هیچ قراردادی کامل نیست و پیرو این واقعیت تئوری های اقتصادی مبتنی بر انسان کامل، قراردادهای کامل و بازهای کامل غیر واقعی و فرضی هستند و در واقع برعکس آن را شاهد هستیم.

 به گفته عضو کمیته بین المللی انجمن مالی اسلامی در پس این جریانات، فرضیه های اقتصادی هستند که می گویند همزمان با رشد اقتصادی شکاف طبقاتی عمیق می شود و پس از مدتی رو به بهبود می گذارد؛ که البته با دور زدن قوانین و مقررات نتیجه مدنظر حاصل نشد؛به نظر می رسد برای رفع نابرابری و توقف استمرار آن، می بایست مبانی نظری جریان اصلی اقتصاد را نقد کنیم.

 زینت بخش بر این باور است که باید اول آنکه بپذیریم بازارها و قراردادها کامل نیستند و در وهله بعد انسان را بعنوان موجودی که به دنبال استقرار عدالت است، بشناسیم؛ برخی راهکارهای رفع اختلاف طبقاتی، راهکارهایی بسیار رادیکال و ریشه ای بوده اند و اندیشمندان این حوزه مانند جوزف استیگلیتز برنده جایزه نوبل اقتصاد، بر این باورند که باید همه مقررات و قوانین اجتماعی بازنویسی شوند و البته به دلیل قدرت ساختار سیاسی در برابر این بازبینی مقاومت می شود؛ یا اینکه بازتوزیع مجدد درآمدها را دنبال کنیم؛ راهکار سخت دیگر، وضع مقرراتی برای اخذ مالیات 80 درصدی از درآمد، ثروت و ارث را مطرح می کند.

 وی از راهکارهای متعادل دیگر پیشنهاد بانک جهانی در اینباره را مطرح کرد و گفت: بانک جهانی پیشنهاد داده است که از ۴۰ درصد ضعیف جامعه حمایت شود تا پولدار تر شوند و نابرابری تا حدی کم شود؛ نقد وارد بر روش های بازتوزیع مجدد درآمد این است که ثروت فقرا اضافه نمی شود و تغییری در وضعیت آنها رخ نخواهد داد و بهترین راه برای ممانعت از استمرار فقر، این است که راه تولید ثروت به افراد نشان داده شود. 
 

 پژوهشگر مالی اسلامی راهکار جدیدی را در این حوزه مطرح کرد و گفت:راه حل دیگر این است که بازتوزیع مجدد و کاهش اختلاف طبقاتی را از طریق دارا کردن مردم با دارایی های مولد درآمد دنبال کنیم؛ پروفسور سموئل بولز در کتاب اقتصاد جدید نابرابری و توزیع مجدد ثروت، تئوری های آن را به تفصیل شرح می دهد؛ یکی از راهکارهای عملیاتی برای پیاده کردن این تئوری ها سهیمکردن کارمندان و کارکنان شرکت ها در مالکیت شرکت هاست(ESOP). 

 زینت بخش در ادامه به بررسی و شرح این راهکار پرداخت و گفت: مطالعات اخیر حاکی از تغییر مثبت سود شرکت های بکار گیرنده ESOP است و پیاده شدن آن مستلزم اصلاح و حمایت قانونی و مقرراتی و نیز فزهنگ سازی است.

   امیرعباس زینت بخش در ادامه به بررسی عملکرد جمهوری اسلامی در این حوزه پرداخت و گفت: چهل سال از عمر جمهوری اسلامی که داعیه دار اقتصاد اسلامی، مالی اسلامی، بانک، بورس و بیمه اسلامی و ...در داخل و جهان است، می گذرد و اساس اقتصاد و نظام مالی اسلامی هم نه مبارزه با سرمایه و سرمایه دار بلکه کاهش فقر و نابرابری و کم کردن فاصله میان فقیر و غنی از راه فراهم آوردن فرصت های برابر برای همه است. 

 زینت بخش با طرح این پرسش  که الگو و نظام قابل ارائه ما برای تامین مالی و اقتصاد در راستای کاهش فقر و فاصله فقیر و غنی چیست؟ ادامه داد:ایران به عنوان بخشی از خاورمیانه و در سایه فساد و تحریم حرکت پرشتابی را بسوی تبعیض طبقاتی و افزایش فاصله میان فقیر و غنی در پیش گرفته است اما با اهداف خود فاصله دارد.

   وی معترف شد بطور کلی نابرابری و توزیع مناسب ثروت از سخت ترین مسائل علم اقتصاد و حتی به اعتقاد برخی اقتصاددانان مسئله ای خطرناک است؛ زینت بخش گفت: وقتی نگران تقسیم عادلانه کیک اقتصاد هستیم، تمرکزمان را برای بزرگتر کردن کیک و مرفه کردن جامعه از دست می دهیم؛ بنابراین جمع کردن رشد و توسعه با عدالت و برابری کاری بس مشکل است؛ اما به نظر می رسد پیش نیاز اقدام برای کاهش نابرابری؛ بنا کردن زیرساخت هایی است که بدون آنها تلاش ما ناکام و حتی می تواند نتایج عکس و مخرب بدهد.

   پژوهشگر مالی اسلامی به دو نمونه  از زیرساخت های یاد شده اشاره کرد و گفت:یکی از زیرساختها اصلاح قوانین و ساختارهای حاکمیتی و حکمرانی است که این کار نیاز به جدیت مجلس قانونگذاری، مجریان قانون و دستگاه قضایی دارد که وامدار لابی ها و تامین کننده منافع این ثروتمندان صاحب زر و زور و Rent Seekerها نباشند؛ موضوع دیگر مربوط به فرهنگ عمومی، فکر، رویکرد و باورهای تک تک ما درباره پول، ثروت، کار و دولت است، تا زمانی که پول را چرک دست بدانیم، دنبال پول آسان بدون کار و خلق ارزش باشیم و راه نجات را وصل شدن به دولت بدانیم؛ نخواهیم توانست ملتی کارآفرین، ثروتمند و مستقل از دولت بوده و به عنوان مالیات دهنده؛ در موضع مطالبه گر جدی در خصوص توزیع عادلانه فرصت ها و ثروت ملی توسط او باشیم.

 به گزارش پایگاه خبری اگزیم نیوز، بیست و سومین نشست تخصصی انجمن مالی اسلامی با پرسش و پاسخ در مورد موضوع مطروحه به پایان رسید.

 

کد خبر 25783

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 9 + 6 =